کد مطلب:9682 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:930

آداب و آفات عزاداري
مقاله
«بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ»

الهي انطقني بالهدي والهمني التقوي



بينندگان عزيز بحث را در آستانه محرم مي بينند، مسئله عزاداري بسيار مهم است، خداوند روضه امام حسين را براي انبيا خواند و انبيا منقلب شدند، اول روضه خوان خودِ خداست، براي انبياء روضه آدم را خواند.

پيغمبر سي سال قبل از شهادت حضرت علي براي حضرت علي گريه كرد، در ماه رمضاني، در آستانه ماه رمضاني كه تعريف ماه رمضان را مي كرد، كه مردم توجه داشته باشيد، ماه رمضاني مي آيد ماهِ چنين چنان، چنين چنان، حضرت علي بلند شد گفت در اين ماه خوب بهترين كار چيست؟ گفت ورع و تقوا و نشست.

1- گريه پيامبر(ص) بر شهادت امام علي عليه السلام

گريه كرد رسول خدا، حضرت علي فرمود چرا گريه مي كني؟ فرمود در اين ماهِ رمضان تو را شهيد خواهند كرد، شبِ نوزدهم ضربت خواهند زد، كي؟ سي سال ديگر. يعني سي سال قبل از شهادت حضرت علي، پيغمبر براي شهادت حضرت علي گريه كرد، اصلاً چشمي كه گريه ندارد اين مشكل روحي دارد، چون سنگدلي چشم را خشك مي كند. چطور بيان نشان دهنده عقل است. چشم هم نشان دهنده عاطفه است. ما دو تا موتور درون داريم، دو تا چراغ بيرون، چراغ عقل بيان است، تا مرد سخن نگفته باشد، عيب و هنرش نهفته باشد. يعني از بيان آدم مي فهمد كه طرف باسواد است يا بي سواد. همين طور كه بيان، عقل و علم را نشان مي دهد، چشم هم قلب را نشان مي دهد. چشمي كه اشك دارد، اين معلوم مي شود عواطفش ميزان است، چشمي كه اشك ندارد معلوم مي شود اين سنگدل است و قساوت قلب گرفته است.

گريه براي آمرزش گناهان، گريه معنايش حمايت است، طرفداري است، گريه بر مظلوم هشدار بر ظالم است. يعني اي ظالم فكر نكن كشتي و تمام شد و رفت، ما تا آخر عمر برايش گريه مي كنيم. با گريه خيلي كارها پيش مي رود، چند تا گريه مقدس داريم، يك گريه تقوا كه انسان گناه مي كند بعد گريه مي كند. حديث داريم روز قيامت همه چشمها گريان است، جز آن چشمي كه براي خدا توبه كرده و يا نامحرم را ديده، به او خيره نشده. چشم از نامحرم فرو بسته، از حرام چشم پوشي كرده يا از خوف خدا، اشك براي امام حسين و اهل بيت معصومين، براي مظلوميتشان، اشك از ترس خدا، اين اشكها مقدس است.

بعضي اشكها هم اشكهاي حقه بازي است. اشك حقه بازي كجاست؟ قرآن، مي فرمايد برادران يوسف، يوسف را در چاه انداختند، آمدند شب، زار زار گريه كردند. «وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً يَبْكُونَ» يوسف/16 يعني «عِشَاءً» شب آمدند، «يَبْكُونَ»، بكاء، گريه كردند كه بله، گرگ خورده است، يعني اشك قلابي هم داريم. گاهي وقت ها ممكن است يك مادرزن همچين گريه كند كه پسرش را عليه عروس كودتا كند. يا عروس جوري گريه كند كه پسر را عليه مادرش بشوراند، اين اشكها را هم داريم كه اين اشكها تير سه شعبه است. پس اشك حق داريم، اشك باطل هم داريم. مثل هر چيزي كه حقيقي هست، قلابي هم هست، اشك هم همين طور است، ولي اشك خيلي ارزش دارد، بخصوص اشك جوان.

2- عنايت بزرگان به مراسم روضه خواني

اگر كسي يك شعر براي امام حسين بگويد چقدر ثواب دارد، كسي روضه بخواند چقدر ثواب دارد، خدا رحمت كند آيت الله العظمي ميرزا جواد آقاي تبريزي را كه اخيراً مرحوم شد، ايشان درس مي دهد، يكي از شاگردهايش نقل مي كرد، مي گفت يكي از طلبه ها اشكالي كرد براي ايشان، ايشان هم جواب را داد و آن طلبه قانع نشد، دومرتبه اشكال كرد و بعد اين طلبه يك متلكي گفت كه اين بحث هم ديگر جلسه علمي نيست، ديگر شده روضه خواني، يعني هرچه آقا گفت ما بايد گوش بدهيم، ديگر بحث علمي نيست، تا ايشان گفت كه اينجا تبديل شده به روضه خواني، ايشان كتابش را بست گفت چه گفتي؟ روضه خواني، من صدايم خوب نبود كه آمدم مرجع شدم، من اگر صدايم خوب بود مي رفتم روضه خوان مي شدم، توهين كردي به روضه خواني؟ مي داني روضه خواني يعني چه؟ يادِ امام حسين كم ارزش دارد؟ خيلي ارزش دارد. شما نمي دانيد از نظر سياسي عاشورا چه سرمايه اي است، كدام كشور روي كره زمين يك يا حسين روز عاشورا مي گويد، هفتاد ميليون مي ريزد توي خيابان؟ ما اگر آمريكا و اروپا و كانادا و هر كشوري خواسته باشد يك راهپيمائي ميليوني راه بيندازد چقدر بايد تبليغات كند و بودجه خرج كند؟ آن هم با زور بخشنامه و پول و نمي دانم وعده و وعيد بيايند، اما يك ياحسين مي گويي هفتاد ميليون جمعيت نشسته در خيابان، خيلي سرمايه است. ما از اين سرمايه ها بد استفاده مي كنيم يا كم استفاده مي كنيم. خيلي سرمايه خوبي است يا حسين، عاشورا عامل وحدت است، روز عاشورا مي گويي ببخشيد آقا شغل شما چي است؟ به تو چه من كي هستم؟ خط چپ و راست و نمي دانم همه با هم يا حسين مي گويند. يعني عاشورا همه خطوط را در خودش حل كرده، زن و مرد و طاغوتي و ياقوتي و خيلي عاشورا سرمايه است. منتهي مديريت مي خواهد اين سرمايه ها، چطور مديريت كنيم. حالا دفتر تبليغات، سازمان تبليغات، ائمه جمعه، نمي دانم امور مساجد، آدمهاي خير، اصلا همه مسلمان ها فكر كنيم كه اين عاشورا را حرامش نكنيم، به چهار تا طبل و زنجير و قمه و همين طور يك مراسم خشك، هيچي از آن در نمي آيد، يعني روز قبل از عاشورا با روز بعد از عاشورا فرقي نكند. ببينيد يك راهپيمائي چند صد هزار نفري يا يك ميليوني لبنان راه مي افتد، يك رئيس جمهور، يك نخست وزير عوض مي كنند. يك نماز عيد مرحوم آيت الله مفتح روي تپه هاي قيطريه خواند، شاه را برداشت، يك نماز عيد امام رضا داشت مي رفت بخواند، به مأمون گفتند اين نماز عيد اگر تمام شود تو ديگر در اين كشور حاكم نيستي، خيلي است يك نماز عيد فطر بتواند شاه را بردارد، يك راهپيمائي لبنان بتواند نخست وزير را تكان دهد، مهم است اين حرف ها، يك ياحسين بگو، خود حضرت امام انقلابش را روي دوش كربلا گذاشت، من يادم است سال 42، امام فرمود عاشورا و تاسوعا روي منبرها به مردم چه بگوييد. اشك، خيلي قداست دارد. قداست هايش را بشماريم. قداست هاي عزاداري. يك صلواتي بفرستيد.

3- آثار فردي و اجتماعي عزاداري

ارزشهاي عزاداري. اينجا هم مي نويسيم آفات عزاداري. ارزشها، 1- اظهار عشق و مودت به امام، 2- اشك و عفو گناهان، 3- بسيج دهها ميليوني، 4- تعاون و همدلي، يكي برنج مي دهد، يكي. . . حتي من يك جايي ديدم خيلي هم منقلب شدم، الان هم مي خواهم بگويم اصلا تحت تأثير قرار گرفتم، گفتند كساني كه پول ندارند ديگ بار بگذارند غذاي هزار نفري بدهند، يكي نيم كيلو برنج بياورند، ما اين نيم كيلوها را همه را روي هم مي ريزيم، اطعام مي دهيم، يك انبار گذاشتند هر كسي نيم كيلو لپه، نيم كيلو نخود، من اصلا صحنه را ديدم كلافه شدم، هركه هرچه دارد براي امام حسين مي دهد، تعاون، همدلي، 5- اخلاص، نه بودجه در آن است، نه اضافه كار است، نه حق مأموريت است، 6- هنر و ابتكار، اين مداح ها و شعراء، شعرهاي تازه، هنر تازه، سبك تازه. 7- اطعام به ديگران، شكوفا شدن روحيه سخاوت كه همان اطعام است، اطعام و روحيه سخاوت تقويت شدن، 8- تاريخ كربلا، 9- حمايت مظلوم، فرياد عليه ستمگر، درس عبرت براي ديگران، فكر نكن شما اگر يك جوان فلسطيني را كشتي هيچي به هيچي، ما اسم همان جوان فلسطيني را روي خيابان هاي تهران مي گذاريم. اسرائيل عبرت بگيرد كه اگر يك وقت يك جوان فلسطيني را كشت، با يك گلوله از بين نمي رود، بهترين خيابان هاي تهران را ما به اسم آن جوان فلسطيني مي كنيم به كوري چشم اسرائيل، وقتي ما اسم امام را مي شنويم سه تا صلوات مي فرستيم، اين نه يعني امام از پيغمبر بالاتر است، ما براي پيغمبر يك صلوات مي فرستيم، اما چون شاه گفت امام نباشد، ما به كوري چشم شاه مي گوييم سه تا صلوات، مثل خود امام حسين، معاويه گفت كسي اسم علي روي بچه هايش نگذارد، امام حسين گفت به كوري چشم معاويه من اسم همه بچه هايم را مي گذارم علي، علي اكبر، علي اوسط، علي اصغر، اين به كوري چشم وگرنه خوب امام حسين چرا اسم محمد روي بچه هايش نگذاشت؟ اسم علي گذاشت؟ آن به كوري چشم معاويه بود، درس عبرت براي ديگران. آموزش، آموزش مكتبي، ببين حسين سر به نِي داد، پهلوي ناكس خم نكرد، حسين زيرِ سم اسب رفت، زيرِ بار زور نرفت، به بچه ها درس مي دهيم، درسِ مكتبي، خيلي بركت دارد. خيلي بركت دارد اين عزاداري ها. محروم هستند آنهايي كه فكر مي كنند حالا يا سواد دارند، يا پول دارند، يا مشهور هستند، كم در عزاداري ها شركت مي كنند، برويد شركت كنيد، حتي روحانيون با همان لباس روحانيت بروند قاطي مردم سينه بزنند.

4- حضور مراجع ديني در مراسم عزاداري

بنده يك طلبه اي هستم، وقتي فهميدم حاج شيخ عبدالكريم حائري، آيت الله العظمي حائري استاد امام و استاد همه مراجع، ايشان در اراك كه بود، عبايش را زيرِ بغلش مي گذاشت، عقبِ هيأت ها سينه مي زد. كه ما سلسله جليله هستيم، اينها نمي دانم توده مردم هستند، اينجا جليله مليله را ولش كن، برو قاطي مردم سينه بزن، با همان عمامه سينه بزن، در آنها، در بازارها هم برو، در خيابان ها هم برو.

«أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ» البقرة/199 اهل مكه در عمليات حج قاطي مردم نمي شدند، آيه نازل شد شما چرا از يك درِ ديگر وارد مي شويد؟ «أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ» آيه قرآن است، همان راهي كه مردم مي روند شما هم از همان راه برويد، همان طور كه مردم عزاداري مي كنند شما هم همانطور عزاداري كنيد. منتهي اگر هر هيأتي يك عالِم در آن باشد، يك طلبه باسوادي در آن باشد، آفات آن هيأت هم كم مي شود. ما نمي رويم بعد هر كسي يك سليقه اي به خرج مي دهد، بعد مي گويند اوه، مي زنيم روي دستمان كه چه بساطي شد. يك مقداري به خاطر اينكه ما پايمان را كنار گذاشتيم، البته نمي خواهم بگويم همه اش، بخشي از اين آفاتي كه پيدا مي شود بخاطر فاصله شدن ما است. همه امام جمعه ها بروند در هيأت ها سينه بزنند، حالا نه مثل آنها كه لخت شوند و اينها، حالا لخت شدن كه كار درستي هم نيست، ولي علي اي حال فاصله نگيرند، غرضم اين بروند سينه بزنند نيست، هر شهري كه عزاداري مي كند امام جمعه اش هم قاطي جمعيت بشود مثلا چه مي شود؟ خبرگانش هم بروند. در جلسات روضه مي روند، ولي در عزاداري ها نمودِ خيلي چشم گيري ندارد، از آشيخ عبدالكريم حائري ياد بگيريد، از جدّ آقاي بروجردي ياد بگيريد. آقاي بروجردي جدي داشت به نام سيد بحرالعلوم، از علماي درجه يك بود. ايشان در كربلا از نجف آمده بود كربلا ايستاده بود عزاداري ها را تماشا مي كرد، يك مرتبه عمامه اش را برداشت پرت كرد، دويد، حسين، حسين، حسين، گفتند آقا، شما يك مرجع تقليد، پيرمرد، آخر اين رقم عزاداري براي جوان هاي تازه نفس است، اين به شما نمي خورد اين عزاداري، خفه مي شوي در جمعيت، فرمود هيچي نگوييد، برويد كنار، آقا يك جوري عزاداري كرد، بعد اين پيرمرد را بغل كردند، گفتند آقا شما آيت الله العظمي هستي، آخر شما، فرمود آخر شما نفهميديد، من در اين جمعيتي كه حسين حسين مي كردم حضرت مهدي را هم ديدم. ديدم آنها هم، حضرت مهدي هم عمامه برداشت فرمود حسين حسين، خجالت كشيدم كه حضرت مهدي حسين حسين بكند، من بخاطر دو تا كلمه درسي كه خواندم فاصله بگيرم. عزاداري، عاشقانه، عارفانه.

امام رضا خيلي شاگرد علمي داشت، جبه اش را به هيچ كس نداد، اما جبه اش را داد به دعبل شاعر، منتهي مي دانيد دعبل هم چه كرد، شعرهايش حكومت بني عباس را مي لرزاند، بيست سال دنبالش بودند بگيرند اعدامش كنند. يعني شاعر اين است كه شعرهايش لرزه بر اندام طاغوت بيندازد. اينها خوبي هاي عزاداري است. شعرا، سلام خدا بر شما، مداح ها، سلام خدا بر شما، اهل منبر، سلام خدا بر شما، عزاداران، كساني كه حتي آشپزي مي كنند، اطعام مي كنند به عشق امام حسين، خرج مي دهند، رؤساي هيأت، اينها خيلي مقدس است، منتهي حالا اين مقدس را چه مي كنند؟

گروهي بيرون از ايران نشسته اند براي شكستن ايران طراحي كردند، سمينارهايي گذاشتند، آخر گفتند اين ايراني ها، شيعه سه چهار تا چيز دارد بايد اينها را بشكنيم، يكي مهدي دارند، اينها مي گويند آينده حكومت دستِ امام زمان است، هيچ كدام حكومت ها را قبول ندارند جز حكومت حقِّ حضرت مهدي را، اگر ولايت فقيه را هم قبول دارند، چون مي گويند ولايت فقيه فتوكپي حكومت امام زمان است، چون مي گويند مجتهد عادل حرفهاي امام زمان را براي ما نقل مي كند، وگرنه اينها هيچ حكومتي را قبول ندارند، يكي هم يك حسين دارند عاشورا، آخرين طرحي كه ريختند اين است كه بيائيم اينها را پوك كنيم، ولايت فقيه را به يك نحوي بشكنيم، عاشورا را يك جوري تويش را خالي كنيم، مثل انگور پلاستيكي، آبش را بگيريم، اين لاشه اش باشد، اين انگور پلاستيكي ها هست كه شوفرهاي تاكسي ها آويزان مي كنند، بيائيم عزاداري را پوكش كنيم، چطور پوكش كنيم؟

5- خطر انحراف در عزاداري ها

بيائيم اباالفضل را بگوييم آب آورد نخورد، ايثار كرد، گفت بچه هاي امام حسين تشنه تر هستند. بگوييم چشمت كمان است، ابرويت خمون است، قدت چنون است، خوب اين با يك هنرپيشه هم مي شود گفت، يك كسي عاشق يك كسي بشود مي شود بگويد عاشقتم، قربونت بروم، چشمهايت كمان است، ابرويت. . . يعني اباالفضل را بياوريم در حدّ يك آدم خوشگلي كه اين مداح مي آيد اباالفضل را اينقدر مي كشد پائين، اين پوك كردن عاشورا است.

آهنگ ها را بيائيم با موسيقي ها هماهنگ كنيم، آهنگ هاي موسيقي را بياوريم در مداحي، ممكن است خودِ مداح نداند ولي طراحي اش از قبل شده، چه كنيم؟ عاشورا را بايد بي محتوا كرد، بيائيم دين را از نماز جماعت، در خيابان چهار تا حسينيه مي زنيم، هر حسينيه هم يك چند تا جوان و غير جوان در آن است، آنوقت مسجد كسي نمي آيد نماز بخواند، يعني مسجد خالي باشد، حسينيه پر شود، يعني امام حسين را رقيب خدا كنيم. يك عده مسجد مي روند، يك عده هم حسينيه مي روند، اين پوك كردن است، يعني سوزن را از نخ جدا كنيم ديگر چيزي نمي دوزد، اينها آفات است. بيائيم عوض توجه به خدا روي رقابت ها، هيأت ما يك سرش كجاست، يك سرش كجا، بيائيم علمات كشي كنيم، من خيلي غصه اين جوان ها را مي خورم كه زير علمات هستند، چون اينهايي كه زير علامات هستند روي عشق است، اين مي خواهد نسبت به حسين عشقش را نشان بدهد، منتهي يك كسي نيست به او بگويد اظهار عشق اين رقمي است، مي توانيم عشقمان را اين رقمي اظهار كنيم، اصلاً شعارهاي امام حسين را روي دست بگيريم برويم، (هيهات منا الذله) آخر اين آهن چيزي رويش نيست يا اردك است يا كبوتر است، يا دم طاووس است، آخر اين آهن چه پيامي دارد، شما پيام امام حسين را با آهن بنويس، سرِ دست بگير، امام حسين فرمود(هيهات منا الذله) من زير بار ذلت نمي روم، همين را بنويس سرِ دست بگير و برو، شما كه بناست اين آهن را سرِ دست بگيري بروي، حرفِ امام حسين را سرِ دست بگير و برو. در مسجدها هم هست، مثلا كاشي كاري مي كنند، هيچ جني يك مترش را نمي تواند بخواند، مي گوييم اين چي است؟ مي گويند خط كوفي است، ميخي است، سيخي است، مي گوييم ببين احياي خط كوفي واجب است؟ مي گويند نه، مي گوييم ببخشيد مستحب است؟ به آيت الله مي گوييم، حضرت آيت الله اين خط كوفي، واجب است احياي خط كوفي؟ نه، مستحب است نه، نياز فرد است؟ نه، نياز جامعه است؟ نه، پس براي چي خط كوفي؟ اگر مي خواهيد كاشي كاري كنيد، اخيرا اين كار را من بعضي مسجدها ديدم، بعضي از مسجدهاي تهران قشنگ آيه را روان مي نويسد كه آدم بتواند بخواند، يا روايت هاي مسجد، و زيرش هم فارسي مي نويسد كه اگر يك كسي دو دقيقه زودتر آمد در مسجد نگاه كند به ديوار مسجد فارسي بخواند. ما عرض كردم اذان را آنقدر مناره اش را دراز مي كنيم كه كسي اصلا آن بالا نرود و حتي آن بالا هرچه داد بزنند پائيني ها نفهمند. بله، اذان برو پشت بام كه همسايه ها بفهمند، نه مناري كه آنقدر دراز باشد كه كسي نفهمد، اصلا ببينيم خط را گم كرديم، همه با هم قاطي كرديم، يعني پيشنماز و پس نماز و نمي دانم مداح و شاعر و. . .

6- دروغ و مبالغه از آفات عزاداري

آفات عزاداري چي است؟ 1- دروغ، چرا مداح يا واعظ ما دروغ بگويد؟ مگر مردم نمي فهمند دروغ را؟ روحاني روي منبر مي گفت كه حالا شك كردم يا روحاني بود يا مداح، الان شك كردم، زهري كه امام حسن خورد اگر به كوهها مي ريختند كوهها تكه تكه مي شد، يك نفر گفت آقا اين زهر اول در كوزه بود چطور كوزه تكه تكه نشد؟ ببينيد، دروغگو رسوا مي شود. شما بگو زهركارساز، چه كار داري كه كوهها تكه تكه مي شود؟ يك جاي ديگر روضه بودم، سيصد نفر ريختند حضرت زهر را زدند، گفتم بر پدرِ دروغگو صلوات، آخر سيصد نفر چطور زدند، آخر من حالا بلا تشبيه حضرت زهرا، خوب يك نفر مي زند، آن يكي از پشت مي زند، سومي هم دستش دراز مي شود بپرد پائين، اصلا نه نفر بيشتر نمي توانند آدم را بزنند، آخر سيصد نفر چهل متر راه مي خواهد، از چهل متري چطور زدند؟ مي گويد سنگ پرتاب كردند، آخر چرا دروغ مي گويي؟ اي چقدر دروغ مي گويند. دروغ روي منبر؟ دروغ پاي منبر؟ دروغ شب عاشورا؟ دروغ. آيا خواهد شد زماني كه همين طور گوشتي كه مي خورند مهر مي زنند اين گوشت سالم است، اين شعرها يك جايي مهر بخورد كه اين شعر سالم است يا نه؟ آيا خواهد شد يك زماني سازمان تبليغات، دفتر تبليغات، ائمه جمعه، جماعت، حزب اللهي ها، يك زماني ارشاد، نمي دانم همه اينهايي كه كارِ فرهنگي مي كنند، صدا و سيما، بايد مواظب باشيم. خيلي چيزها دروغ است.

2- مبالغه، غلو. اي ما همه غرق گناهيم و يك حسين داريم. خوب اين حرفي كه مي زني يعني عزادارها را مي خواهي مريد خودت كني و اينها را جسور مي كني كه هرچه گناه مي خواهيد بكنيد، همين قمه اي كه مي زنيد براي هفت پشتت بس است. ولذا مي بيني همه كاري مي كند و سينه هم مي زند. مردم را جسور مي كنيم براي اين.

تنقيص، يعني گاهي ائمه را مي آوريم پائين، ذليلشان مي كنيم. تنقيص.

آهنگ هاي نامناسب، اينها ديگر جزء آفات است، 1- دروغ؛ 2- مبالغه، 3- تنقيص، ناقص مي كنيم، يعني اينها را پائين مي آوريم، 4- آهنگ هايي كه مربوط به موسيقي هاست. 5- مزاحمت براي مردم، روز عاشورا گاهي خيابان را مي بندند، كوچه را مي بندند، بابا ممكن است يك كسي مريض است، زن زائو است، پرواز فرودگاه دارد، دلش شور مي زند، عصباني است پشتِ فرمان ماشين، از آن طرف هم رويش نمي شود به امام حسين چيزي بگويد، شما هم عزادار هستيد، آخر چرا مردم را در محاصره قرار مي دهيد؟ اينها همه حرام است، سدّ معبر، از يك كناري عزاداري كنيد كه بتواند اين تاكسي برود، صداي بلندگو، بنده آخوند بغل مسجد خانه نمي خرم، بابا، عمه تو مرده من چه خاكي به سرم كنم؟ يك بار براي اربعينش، يك بار براي فاتحه اش، يك بار براي چله اش، صداي بلندگو. . . .

سحرخواني حرام است آقاجان، كه گفته قبل از اذان شما همه مردم را از خواب بيدار كني؟ از همه مراجع بپرسيد، قبل از اذان من مي خواهم داد بزنم، همه مي گويند بيخود، مگر مي شود سحرخواني آدم مردم را از خواب بيدار كند، شما فقط اذان حق داري بگويي، يك دقيقه قبل از اذان شما حق نداري مردم را از خواب بيدار كني. اسمش را هم مي گذاريم عبادت، صداي بلندگو، همسايه آزاري.

7- رعايت بهداشت در مراسم عزاداري

اسراف، بهداشت، آقا سفره مي دهند با جوراب توي سفره راه مي رود، بابا جوراب هايت بوي كفش مي دهد، بعد نان را مي گذارند همان جاي جوراب، همان نان مي رود توي حلق آدم. مراعات بهداشت نمي شود. مراعات وقف نمي شود، اينها آفات عزاداري است، مسجد است، شما با كفش مي آيي توي مسجد، آخر فرش مسجد خاكي مي شود. مي خواهي سياه پوش كني چرا ميخ مي كوبي به كاشي كاري هاي مسجد، مراعات وقف نمي كنيم، حرام است. سياه پوش نكنيد، بابا حسينيه است، سياه پوش نكنيد، اگر مي داني كه بايد حسينيه را سوراخ سوراخ كني از خودِ امام حسين بپرس حسين جان، اين ساختمان است مي خواهم سياه پوش كنم ميخ كوب كنم، آيا اجازه مي دهي خانه شما را ميخ ميخ كنم يا از خير سياه پوش بگذرم، مي گويد از خير سياه پوش بگذر. بابا سياه پوش نكن، اينها افات است.

نذورات، بعضي نذورات خلاف شرع است. نذر مي كند شترش را وسط هيأت بكشد، بابا نذرت باطل است، اين نذر باطل است، شتر رم مي كند، مردم مي ترسند، خونش خيابان را نجس مي كند، لباس ها نجس مي شود، بچه ها مي ترسند، آخر اين چه نذري است؟ شما نذر كن گوشتش را، شتر را يك جايي ذبح كن، گوشتش را بده به هيأت. اما چرا اين شتر را وسط هيأت مي خواهي بكشي؟ كه يك آفت داشته باشد.

عكس ها، اين عكس اباالفضل است، ما نمي دانيم اين عكس ها ريشه اش كجاست؟ اين عكس ها ريشه اش كجاست؟ بابا كلمات اباالفضل را، اباالفضل عليه السلام خيلي حرف داشته روز عاشورا، سخنان اباالفضل را بنويس، چرا عكس را مي زني كه مشكوك باشد، سخنان قطعي اش را نمي نويسم، عكس هاي مشكوكش را. . . عكس گنبد اباالفضل را بگذار، مردم مي آيند و نگاه به گنبد مي كنند، (السلام عليك يا اباالفضل، السلام عليك و رحمه الله) آدم گنبد را مي بيند سلام مي كند، عكس هاي مشكوك.

مستحبات، گاهي عزاداري به قدري طول مي كشد كه نماز صبح قضا مي شود. عزاداري بايد همراه با نماز اول وقت باشد، بابا امام رضا عليه السلام داشت مي نوشت، تا صداي اذان را شنيد قلم را انداخت، اين سطر را تمام نكرد. عايشه مي گويد حضرت داشت با من حرف مي زد، تا صداي اذان را شنيد انگار من زنش نبودم، اميرالمؤمنين در جبهه شمشير مي كشيد، هي نگاه به هوا مي كرد، گفتند يا علي چرا نگاه به هوا مي كني؟ گفت مي ترسم نماز اول وقت دير بشود، گفتند ميدان جنگ است، گفت علي در ميدان جنگ هم بايد نماز اول وقت بخواند. مگر امام حسين ظهر عاشورا نماز اول وقت نخواند، با اينكه سي تا تير به او رها كردند، ولي نمازش را اول وقت خواند. نماز اول وقت هر كجا هستيم. با نماز شروع كنيم، با نماز. . . شيوه اش را از. . .

آفات ديگر، شعرهايي كه مي گويند يا زبان قال باشد يا زبان حال. يعني يا واقعا امام حسين گفته باشد يا حال و هوا، همچين حال و هوايي باشد كه امام حسين بگويد. مداح ها بايد آموزش ببينيد، منبري ها بايد آموزش ببينند، روضه خوان ها بايد آموزش ببينند، بابا خط در خيابان آموزش دارد، هر پليسي نمي تواند خط بكشد. كباب پزي تخصص مي خواهد، وگرنه گوشت را همين طور بيندازي در آتش، اينطور نيست كه هر كسي بتواند چيز كند.

تشويق به برهنگي نكنيم، برهنگي دكان نشود. روضه هاي خيلي سخت و سنگين نخوانيم. بعضي روضه ها خيلي سنگين است، خيلي سخت است، يك چيزي بگوييد معقول باشد. توحش بني اميه را بگوييد. مظلوميت را بگوييم، روضه هم بگوييم، اما بعضي روضه ها آدم، من خودم چند تا روضه رفتم پاشدم آمدم بيرون، يكي از روضه ها چون خانه يكي از علما بود بلند شدم نعره كشيدم، گفتم آشيخ روي منبر تو را به حضرت عباس نگو اين حرفها را، كنترل بايد بشود حرف كه گفته مي شود. آخر مردم، گوشتي كيلويي چند هزار تومان مي خورند مي آيند مي نشينند بايد چيزي ياد بگيرند، يك مقدار آيه بخوانيم، حديث معنا كنيم.

8- بيان آيات و روايات بجاي نقل خواب يا خرافات

اينقدر خواب روي منبر نگوييم. بدنه سخنراني مداح ها بعضي هايشان خواب است، يعني يك مداح گاهي وقت ها بيست دقيقه بخواند يا بعضي از منبري ها. پاي منبري بودم ديدم كه مثلا سي دقيقه صحبت كرد بيست و پنج دقيقه اش خواب بود. بعضي خواب ها دروغ است، بعضي هايش هم كه راست است، حديث داريم خواب هاي راست يك هفتادم وحي است، آخر خوش انصاف قرآن كلش وحي است، آدم عاقل چرا از قرآني كه همه اش وحي است نمي گويد؟ يك چيزي مي گويد كه يا دروغ است يا اگر راست باشد رؤياي صادقه، خواب راست، يك هفتادم وحي است، كدام عاقل يك چيزي كه صد درصد وحي است مي گذارد كنار، يك چيزي مي گويد كه يك هفتادم وحي است. اينقدر خواب نقل نكنيم، بيداري هست بگوييم. كي گفته، كي بود. نوار هست، از خودِ بنده مداح گفته آيت الله قرائتي در خواب ديد چنين چنان، اولاً اينكه من آيت الله نيستم، مجتهد نيستم، من را آيت الله كرد، بعد هم يك چيزهايي بافت، بافت، آنقدر مردم گريه كردند، من خندم گرفته بود، دروغ است، دروغ است به صد و بيست و چهار هزار پيغمبر دروغ است، مواظب باشيم اين عزاداري كه اين همه بركات دارد با اين چيزها خراب نشود. اشك بايد همراه شناخت باشد، قرآن بخوانم كلمه آخر است، مي گويد «دَّمْعِ» يعني اشك، «مِمَّا عَرَفُوا» قرآن مي گويد «الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا» المائدة/83 يعني اشك بايد بر اساس معرفت باشد. گاهي وقت ها همين طور الكي اشك مي ريزند. يك كسي مفاتيح كه دست مي گرفت، مي گفت چاپ افست، (گريه)، مي گفتيم بابا چاپ افست كه گريه ندارد. اين مثل اينكه شنيده بود كه هر كسي مفاتيح دست بگيرد بايد گريه كند. از چاپ افستش گريه مي كرد. اصلا بعضي مداح ها نمي دانم، اشك بايد بر اساس معرفت باشد. اينكه گفتم قرآن بود خواندم. «الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا»، «تَفِيضُ مِنْ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا» يعني اشك بايد بر اساس معرفت باشد. از ماه امام حسين بايد خط بگيريم براي باقي ساعات. اينطور نيست كه روز عاشورا همه بساط ها جمع شود، در عاشورا جوان ها را شناسايي كنيم، اين روحاني، چهار تا جوان شناخت بعد هم به آنها تلفن كند، آدرسشان را بگيرد، اين جوان ها با اين روحاني، با اين مداح آشنا شوند، سؤالي، جوابي، يعني از اين جرقه يك جريان درست كنيم، اينطور نباشد يك مرتبه مثل موج رعد و برق و بعد هم هيچي به هيچي، (ارعد و لم يمطر) حضرت امير مي گويد رعد و برق داشت ولي باران نداشت. يعني ما بايد از اين عاشورا نيروسازي كنيم، نيروشناسي كنيم، دشمنان ما نيروها را مي شناختند از اين موج ها، امام كاظم كه شهيد شد، گفتند براي اينكه شيعه ها را بشناسيد جنازه اش را بگذاريد روي پل بغداد، سه روز كاري به آن نداشته باشيد ببينيد كي مي آيد جيغ مي زند؟ هر كه مي آيد جيغ مي زند معلوم مي شود شيعه است، آن را شناسايي كنيد. يعني دشمنان ما براي شيعه شناسي بدن امام كاظم را روي پل بغداد گذاشتند ببينيد هركه جيغ مي زند بدانند او شيعه است. آن آدمهايي كه مي آيند پاي منبر افرادي هستند كه ما بايد آنها را شناسايي كنيم، و بعد با آنها كارِ ويژه داشته باشيم. با اصرار پول جمع نكنيم، هر كه داد داد، هر كه نداد، طي نكنيم، خدا نكند كه يك وقت يك آخوندي، يك مداحي بگويد اگر اينقدر مي دهيد مي آيم، نمي دهيد نمي آيم، خيلي زشت است، خيلي زشت است. امام حسين تكه تكه شد، شما مي خواهي تاريخش را بگويي نمي گويم پول نگير، طي نكن، طي كردن خيلي بد است، خواب نقل نكنيم، اكتفا به مداح نكنيد، حتما يك اسلام شناس بيايد، بيست دقيقه، نيم ساعت، حديثي، تاريخ كربلا را بگويد، مردم راهم خسته نكنيد، جلسات بيش از يك ساعت و نيم طول نكشد، فوقش. اينها آفات است.

خدايا تو را به حق محمد و آل محمد اين عزاداري امام حسين را همراه با معرفت و عشق و اخلاص، و همراه با همه بركاتش نصيب همه امت ما بفرما. (الهي آمين) يك كار قشنگي ايراني ها كردند، تا آمريكا نفوذ كرد، جمعي از عزادارها ظهر عاشورا، تاسوعا، وسط خيابان نماز خواندند، اين سرايت كرد به افغانستان و پاكستان و كويت و جاهاي ديگر، تا رسيد به نيويورك، شيعيان نيويورك هم جمع شدند وسط خيابان نماز خواندند. يعني ما مي توانيم خط بدهيم به ديگران، همه اش اين نيست كه او، آن لباس را پوشيد ما هم تقليد كنيم، حزب اللهي ها هم مي توانند فرهنگشان را صادر كنند، اين نماز جماعت ظهر عاشورا خيلي قشنگ است، خيلي قشنگ است. درست هم نيست كه امام حسين سرِ نماز باشد، امام زمان سرِ نماز باشد، ما وسطِ خيابان سينه بزنيم، خدايا تو را به حق محمد و آل محمد همه كارهاي ما را از همه آفات حفظ بفرما.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته